باب 6. نيك تر انديشه كن (فاعلاتن فاعلن)
گويم از تركي كنون نيكتر انديشه كن بوغدا گندم ، كشت اكين اينجي مرواريد هست بوغ بخار و بوز يخ است ديل زبان ، آرزو ديلك چوخ زياد و آز كم است چاقو چاققي هم پيچاق كوسمه قهر ، آشتي باريش روزنامه گونده ليك گلدي آمد ، گئتدي رفت زخم يارا ، آغري درد بويلو آبستن بود جشن و شادي توي ـ تؤرن نام آد ، فاميل سوي آد گؤرموش ايدي ديده بود دان سحر ، آخشام غروب گل بيا ، بنشين اوتور ديل زبان و كام داماق سوي من آ يك سري
|
غم كنم از دل برون فاعلاتن فاعلن خلق اولوس و شاه تكين هم كه بايرام عيد هست ايگنه سوزن،ساپ نخ است سا اگر ، بايد گرك بيرله باهم ، داش هم است زلف و گيسو هم ساچاق قاچ بدو ، ورزش ياريش سوزن ايينه ، دوز تيك آسمان گؤي ، يئددي هفت زن قادين و كيشي مرد جان اؤز و بوت تن بود آنكه مي بيند گؤرن پا آياق و پر قانات درميش ايدي چيده بود كرده پرواز او اوچوب قوي بنه ، بردار گؤتور خر اولاق و بار چاتاق گل منه ساري بري
|
نظرات شما عزیزان: